در زندگی ام گاهی وقت ها چنان مستاصل می شوم که نمی دانم چه را از کجا باید شروع کنم و چگونه! نصفه های قبلی را رها کنم و یک پلن جدید بریزم یا مقاومت کنم و همان نصفه هارا به گونه ای به سرانجام برسانم ودر نهایت از شدت استرس بی حس می میشوم و هیچ کاری نمی کنم.

       متاسفانه بعد از امتحانات دی ، کل بهمن را دچار یک خستگی و رخوت رقت انگیزِ بی دلیلی بودم واز پس انجام کارهای روزمره در حد مدرسه و درس خواندن برای گذراندن کلاس ها، بیشتر بر نیامدم. حتی یادم است اواخر امتحانات قصد داشتم که بسی تمرین ورزشی داشته باشم و نشستم وبرایشان برنامه ریزی کردم و.اما به دلیل همان رخوت و سستی ایجاد شده در من به علت استراحت پسا امتحانی،هیچ کاری نکردم فقط خوردم و خوابیدم و به درگیری باخودم پرداختم:|!!!

     تنها تغییری که در زندگی ام ایجاد شد این بود که موفق شدم کیک بپزم، آن هم بدون پودر کیک آماده:/ و متوجه شدم که من یک استعداد نهفته ی درونی شف بودن داشتم که به علت ترس از گند زدن ، هیچ وقت نمود پیدا نکرده بوده.

        این روزها سعی کردم بیشتر وقت بگذرانم و سعی کردم ابراز احساسات بکنم و رابطه ی مان را از حالت نرمال و جاست فرند بیرون بیاورم ! به او گفتم هنوزهم اتوماتیک وار هرموقع که از خواب بیدار می شوم همچون طفل خردسال به دنبال صدایش می گردم ، به اوگفتم که می ترسم برایش دختر بدی بوده باشم ، به او گفتم وقتی که با من می نشینی عصرانه کیک و چای می خوری از من توقع نداشته باش که هر روز مجبورت نکنم که بامن وقت بگذرانی.به او گفتم من بی جنبه ام و زودی بد عادت می شوم و آن وقت هی دوست دارم بیایم باتو حرف بزنم و توهم که وقتش را نداری و گناه داری و.

        بالاخره از آن کنج عزلتی که اختیار کرده بودم دست کشیدم و برگشتم به آغوش گرم خانواده وناهار و شام را با آنها گذراندم ، به نظرم برای ریکاوری لازم بود. نه اینکه فکر کنید افسرده هستم نه فقط به خاطر وضع فعلی خانه و شرایط خودم مدتی است که تمام وقت در اتاق به سر می برم این روزها خیلی به خانه ی مان رفت و آمد میشود -_- و بنده نیز دارای تمرکز بس حساسی هستم وبه ناچار باید خودم را حبس کنم در اتاق که سر و صدا کم باشد و بشود به زور اندک درسی خواند:(

.

‌.

.

 پ.ن: کاش می تونستم از شر این کلاس های مجازی الکی و وقت تلف کنی خلاص بشم و خودم درس بخونم.
پ.ن : یادش بخیر قبلا آخر حرفام همش می گفتم باشد که رستگار شویم و من الله توفیق:/ یاد باد آن روزگاران یاد باد-_-

و درنهایت:

کی وعده وفا کنی تو امروز؟

کامروز تورا هزار فرداست

#اوحدی
 

کامروز تورا هزار فرداست:|

وصال چون تویی را صبر این مقدار می باید

  ,وقت ,کنم ,، ,گفتم ,شوم ,    ,به او ,کنم و ,می شوم ,، به

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزشکده صدرا دلنوشته های نارنجی من یک عدد گل گـــلاب گزارش می دهد...! خلیج فارس روابط عمومی من نوشت سایت محمدحسین میری پور دستگاه تصفیه آب صنعتی مرجع تخصصی ون مجله آشپزی و پخت کیک و غذاهای خوشمزه شریعت نیوز